از دست من...;)

سه شنبه ۲۹ تیر ۹۵ ، ۱۸:۲۴

همین یک شنبه ای بود.صبح مثه خانومای گل پاشدمو حاضر شدمو آق بابا زحمت نمودن دخمل جیگرشونو رسوندن و من در کمال آرامش تو این گرما رسیدم.خوشحال و خندون رفتم سر کلاس و خداشکر دو سه نفر فقط بودنو تونستم یجای خوب جلو کولر (این کلاس ما شبکه کولرش گوشه کلاسه و بنده خدا استاد و نفرات روبروییش همیشه خدا در گرمای شدید بسر میبرند.برا همین تو یه کلاس 48ظرفیتی که 60 نفرشاگرد گرفتن جای خوب نعمته.چون تایم کلاسم زیاده گرما حوصله و یادگیری و ...رو کم میکنه.)خلاصه..نشستمو.گوشیمو ذرآورذمو هندزفری رو گذاشتم که مثلا آهنگ بگوشم این نیم ساعته مونده رو.گفتم حالا که کلاسم خالیه تقریبا صداشوکم کنم که یه وقت شنیده نشه از بیرون.خیر سرم شعور به خرج دادم.خلاصه ..آهنگو گذاشتم دیدم صداش خیلی کمه.بیشترش کردم دیدم بازم کمه.گفتم حتمن چون اهنگه حالت وویس داره ولمه خودش پایینه.برا همین بیشترش کردم.که یهو متوجه شدم...

اصن هدفونه وصل نشده:|ینی سوکتش خوب نرفته جاش...

خدا سرتون نیاره..از خجالتم حتی برنگشتم ببینم اون دو سه نفری ک سر کلاس بودن در چه حالن.

دیگه وااااقعا چیزی برا گفتن ندارم...:|

خود من

۱۴ دیدگاه

پرستو ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

یه دفعه تو اتوبوس این بلا سرم اومد، فک کن کل بی آر تی داشتن به من نگاه می کردن. هیچی دیگه پیاده شدم با بی آرتی بعدی رفتم. انتظار نداشتی که ده تا ایستگاه رو زیر نگاه های اونا طاقت بیارم:)

پاسخ :

دمت گرم...

ن خوب کردی پیاده شدی.دیر رسیدن بهتر از ضایع رسیدن است:)

جمعه ۲۴ دی ۹۵ ، ۲۰:۰۸

yasna sadat

خخخخ اخییییی

پنجشنبه ۷ مرداد ۹۵ ، ۱۹:۱۴

Tamana .....

وای منم یبار با یه گروه رفتیم بیرون حالا همه دارن حرف میزنن منم اهنگ قردارمو با هنزفری گذاشتم که این اومد سرم خخخخخ

جمعه ۱ مرداد ۹۵ ، ۱۶:۲۴

Tamana .....

جمعه ۱ مرداد ۹۵ ، ۱۶:۱۹

ح.آ :)

وای خدا D:
برای همینه که کلاس های تابستونی رو نمیرم ؛ چون مطمئنا سوتی ها توی این کلاس ها بیشتره :|
آهنگ چی بوده یعنی ؟:))

پاسخ :

بخدا یادم نمیاد چی گوش میدادم.فک کنم دیگم گوشش ندادم:)

تابستوت کلاس برداشتن واقعن.... :/

چهارشنبه ۳۰ تیر ۹۵ ، ۱۷:۰۴

سُـرور ..

ترکیدم

پاسخ :

وا...حالا اتفاقی نیفتاده ک...ترکیدنت نگه دار بعدا یه سوتیه بهتر میدم اونجا خرجش کن.حیفه از الان بترکی:)))

چهارشنبه ۳۰ تیر ۹۵ ، ۱۵:۰۹

S҉A҉H҉A҉R҉ ....

حالا یبار دوستم برا من یه چیز خاک بر سری تو ویس گفته بود منم تو ماشین در کانون گرم خانواده درحال رفتن بسفر...

خلاصه صدای ویس چون کمه زیادش کردم و هنذفریام تو ویس قاب گوشیمم یه جوریه که هیچوقت هنذفریم قشنگ وصل نمیشه یه نمش بیرون میمونه و وصل نمیشه...

با نیش باز ویس و باز کردم که دیدم خدایا چرا صداش پخشه همینجوری داشتم ویس و میگوشیدم کرم میکردمممم که حرف خانواده قطع شد....منم تا رسیدن کلمو چسبونده بودم ب صندلی راننده به با صورت قرمز فقط فش ممیدادم به خودم زمین و زمان و صدالبته دوستم:)))اینه که میگم وحشتناک درکت میکنم:)))

پاسخ :

اووووففففف....چ افتضاحی...من سر وویسا که هدفون کامل میذارن:)

چهارشنبه ۳۰ تیر ۹۵ ، ۰۰:۵۵